85/5/30
10:14 ع
به نام خدا و با سلام و ضمن تشکر از دوستان سایت برای انتخاب این وبلاگ به عنوان برگزیده قسمت دوم سخنان امام حسین (ع) درباره پیامبر اسلام تقدیم می شه:
هرگز قاه قاه نخندید. اما همواره تبسم بر لب داشت. ظاهر و باطنش با مردم یکی بود. در خلوت و جلوت یک شخصیت داشت . بر خلاف من و ما. همواره بخش مهمی از وقت خود را به طور ثابت به مردم و امت برای حل مشکلات آنان و کمک به مردم اختصاص می داد. (فمنهم ذوالحاجه و منهم ذوالحاجتین و منهم ذوالحوائج) بعضیها یک مشکل داشتند. دیگری دو تا مشکل داشت . یکی دیگر هزار مشکل. پیامبر برای همه صبور بود. (فیتشاغل بهم ) پیامبر یک شغل اصلی داشت و آن خدمت به مردم بود. یک انسان گرا به معنای واقعی کلمه . منتها در مسیر افکار و اهداف توحیدی و الهی بود.
پیامبر می فرمود: (ابلغونی حاجه من لا یقدر علی ابلاغ حاجته ) این تعبیر بلند و زیبایی است. بارها می فرمود: صدای کسانی را که صدایشان به من نمی رسد به من برسانید و هرکس صدای مطالبات مردم را به مسئولان و به حاکمیت برساند اهل بهشت است. هر کس خبر حقوق پایمال شده ای را به حاکمان برساند در قیامت که پای همه خواهد لرزید پای او نمی لرزد. (ثبت الله قدمیه یوم القیامه) یعنی مشکلات مردم را به گوش تصمیم گیران جامعه برسانید . در واقع مشکلات مردم و حقوق پایمال شده مردم را به آستان حاکمیت برسانید.
رفتار پیامبر در جامعه با مردم چگونه بود؟ سیدالشهدا می فرماید: بنای پیامبر بر دوستی و جذب و وحدت و محبت و الفت با مردم بود نه ایجاد نفرت . (کان یولفهم و لا ینفرهم ) صفت او این بود که مردم را به الفت و دوستی می خواند. مردم را متنفر نمی کرد.
به نام خدا. طلبه ام. چندین ساله که کارهای پژوهشی انجام می دم. دو کتاب درباره شیخ محمد عبده و شیخ محمدجواد مغنیه و کتاب مأخذشناسی پیشگیری از جرم، چهل حدیث گلهای آفرینش و حدود 30 مقاله نتیجه فعالیتهای پژوهشی ام می باشد.